یک سیب کال یا عشق پژمرده
هر دوش برای هر دومون کم بود
بازنده ی این انتخاب سخت
از اول این قصه آدم بود
این اشتباه ساده از اون بود
قانونُ بد گفتن برای ما
تشویق مال یک نفر باشه
تنبیه برای هر دوتای ما
بازی رو آدم باخته و حالا
باید جدایی سهم ماهاشه
تا کی گناه یک نفر باید
یک عمر روی دوش ما باشه ؟
اما بدون آدم گناه تو
از خوردن سیبای کالم نیست
جرم تو دلبستن به عشقت بود
تاوان این دلبستگی کم نیست
بازی به اونجایی رسیدش که
ممنوعه شد میوه ی عشق تو
دیگه نه راهی موند واسه برگشت
نه سیب واسه یه اشتباه نو ...
شعر:عبدالجبار کاکایی
نظرات شما عزیزان: